ادامه دغدغه ها :
5. یک حرف قشنگی رو آقای حجت الاسلام طائب شب عاشورا تو برنامه تلویزیون گفت که خیلی حال کردم. ایشون موقع دعا کردن گفتن که خدایا رهبر ما رو آخرین رهبر قبل از ظهور امام زمان عج قرار بده.. منم از ته دلم گفتم الهی آمین..همین که داشتم می گفتم الهی آمین بغضم گرفت.. یعنی میشه خدا؟
اینکه این مسئله رو به عنوان دغدغه دارم مطرح می کنم نکته اش اینجاست که آیت الله مشکینی در مورد امام خمینی ره هم همین دعا رو میکردند و همین امید رو داشتند. شاید با خودشون فکر می کردند که انقلاب رو بعد از امام کی می تونه اداره کنه و بچرخونه. الان همه مون دیدیم که اگر خدا و امام زمان عج بخواهند می تونند واسطه اش رو به ما نشون بدهند.
مهم اینه که ما چقدر پایبندیم. حالا ما هم آرزومون اینه که این انقلاب و این رهبری متصل بشه به انقلاب و رهبری آقا امام زمان عج. انشاالله. اما اگر اگر اگر یک درصد هم احتمال خلاف این قضیه رو بدیم باید اونقدر اعتقادمون به جایگاه ولایت فقیه محکم باشه که هر کس دراین جایگاه قرار گرفت همین نگاهی که الان داریم رو داشته باشیم.
شاید بگید این چه حرفیه اصلا چرا این مسئله رومطرح می کنید. جوابش اینه که
در زمان امام معصوم (ع) یاران خاص از حضرات معصومین سوال می کردند که " الی من الامر بعدک" یعنی بعد از شما امر امامت با چه کسی است؟ جالب اینجاست که در برابر این سوال هیچ وقت حضرات معصومین ع موضع منفی نگرفتند و برعکس استقبال هم می کردند. مثلا این روایت رو ببینید که در اصول کافی (ج 2 ص 110 روایت1) آمده و امام جواد ع سوال میشه که بعد از شما ما چه کنیم؟
اسـمـاعـیـل بـن مـهران گوید: حضرت ابیجعفر (امام محمدتقى ) علیه السلام ، دو مرتبه از مـدیـنه ببغداد رفت ، هنگام رفتن نخستین ، بحضرت عرضکردم : قربانت گردم ، من در این راه بر شما نگرانم ، امر امامت پس از شما کیست ؟
حضرت با لبى خندان بمن متوجه شد و فـرمـود: آن غـیـبـتى که گمان مى کنى در اینسال نیست ،
چون نوبت دوم آنحضرت را بسوى مـعـتـصم مى بردند، نزدش رفتم و عرض کردم : قربانت گردم : شما بیرون میروید، امر امـامـت پـس از شـمـا با کیست ؟
حضرت بقدرى گریست که ریشش تر شد، سپس بمن متوجه شد و فرمود: در این سفر باید بر من نگران بود، امر امامت پس از من با پسرم على است . (1)
در دو موقعیت مختلف از حضرت سوال میشه و دو پاسخ از حضرت دریافت میشه. و از اونجایی که تقریر معصوم برای ما حجت است معلوم میشه این طرز تفکر که ما نسبت به آینده دغدغه داشته باشیم مورد تایید هست.
فرقی که الان با زمان امام معصوم ع داره اینه که در اون زمان خود معصوم که قولش حجت است برای ما تکلیف دغدغه مون رو روشن میکردند. اما الان این وظیفه رو خبرگان رهبری که بوسیله مردم انتخاب می شند به عهده دارند.
پس وظیفه ما چی میشه؟ اینه که اونقدر اعتقامون رو نسبت به جایگاه ولایت فقیه تقویت و تصحیح کنیم که هر کس در این جایگاه قرار گرفت سمعا و طاعه بتونیم همراه بشیم.
این دغدغه است که بنا بر همون احتمال یک درصدی اگر قرار باشه اعتقاد ما فقط به شخص باشه و نه به جایگاه ولایت فقیه خطربزرگی ما را و جامعه رو تهدید خواهد کرد. ..
.6 با توجه به دغدغه قبلی که گفتم و اینکه ما باید نسبت به جایگاه ولایت فقیه اعتقاد سخت و محکمی داشته باشیم. این درست. اما الان توجه خاص به خود شخص ولی فقیه که الان امام خامنه ای حفظه الله هستن خیلی موضوعیت دارد. می پرسی از چه جهت؟
از این جهت که بعد از قبول جایگاه ولایت فقیه نوبت به قبول ولی فقیه می رسه که به عنوان ولی امر مسلمین باید سمعا و طاعتا قبول کرد. و با توجه به اذعان خبرگان رهبری در این برهه از زمان هیچ کسی رو مثل امام خامنه ای حفظه الله نداریم!
بگذریم که توی ایران ما بعضی زورشون میاد اما شیعیان جهان بلکه مسلمانان جهان نگاهشون به ایشونه و ایشون رو رهبر جهان اسلام خطاب می کنند و عملا هم همینطور است.
حالا اگر واقعا این رهبر آخرین رهبر قبل از ظهور امام زمان عج باشه، فکرش رو بکن.. شواهد زیاده .. هر چند خود آقا فرمودند که مصداق تعیین نکنید. اما احتیاط به ما می گه احتمالش بسیار زیاده , خیلی بیشتر از اونی که فکرش رو بکنیم. به شواهدش کاری ندارم چون اگر بخوام اینجا بگم شاید بعضی جنبه اش رو نداشته باشند.
اما اگر واقعا این رهبر ، رهبر آخر قبل از امام زمان عج باشه! می دونی وظیفه من و تو چقدر سنگین تره! اونوقت چجوری باید جواب امام زمان عج رو بدیم؟ که چقدر کنار یار و نائبش بودیم ...
کار سخته و امتحان ها سخت تر میشه..
خدایا کمکمون کن..
(1)عـَلِیُّ بـْنُ إِبـْرَاهـِیـمَ عـَنْ أَبـِیهِ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مِهْرَانَ قَالَ لَمَّا خَرَجَ أَبُو جَعْفَرٍ ع مِنَ الْمَدِینَةِ إِلَى بَغْدَادَ فِى الدَّفْعَةِ الْأُولَى مِنْ خَرْجَتَیْهِ قُلْتُ لَهُ عِنْدَ خُرُوجِهِ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنِّى أَخـَافُ عـَلَیـْکَ فِى هَذَا الْوَجْهِ فَإِلَى مَنِ الْأَمْرُ بَعْدَکَ فَکَرَّ بِوَجْهِهِ إِلَیَّ ضَاحِکاً وَ قَالَ لَیْسَ الْغَیْبَةُ حَیْثُ ظَنَنْتَ فِى هَذِهِ السَّنَةِ فَلَمَّا أُخْرِجَ بِهِ الثَّانِیَةَ إِلَى الْمُعْتَصِمِ صِرْتُ إِلَیْهِ فـَقـُلْتُ لَهُ جـُعِلْتُ فِدَاکَ أَنْتَ خَارِجٌ فَإِلَى مَنْ هَذَا الْأَمْرُ مِنْ بَعْدِکَ فَبَکَى حَتَّى اخْضَلَّتْ لِحْیَتُهُ ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَیَّ فَقَالَ عِنْدَ هَذِهِ یُخَافُ عَلَیَّ الْأَمْرُ مِنْ بَعْدِى إِلَى ابْنِى عَلِیٍّ..